سرنوشت خویش را باور کن
که باری همان توان نهفته ی توست
و نرم میشکفد
و زندگی را از ان دست می آراید
که تو می خواسته ای
عقاب فاتح قله های زندگی باش
و مسافر صبور دشت های بی کران ان
و هم بدین سان است که واژه های کار و زندگی
معنای اصیل خویش را باز می یابند
و گل بوته های تلاش تو به گل می نشیند
*آن چه را که مشتاقی
فرا چنگ خواهد آمد
پیوسته اگر تلاش توانی کرد
آری ،کمر بربند
روز گارت را خواهی زیست
و زندگی را
به آرایشی که دستان تو ارمغان کند
و آن را دوست خواهی داشت
*امید که جام فرداهایت
لبریز پیمان باشد و امکان!!